گزارش بزرگداشت اعوانی، عابدی، غبرایی و کیانفر

به گزارش مجله سرگرمی، آیین بزرگداشت چهار نفر از مفاخر؛ شهین اعوانی، محمود عابدی، مهدی غبرایی و جمشید کیانفر در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار گردید.

گزارش بزرگداشت اعوانی، عابدی، غبرایی و کیانفر

به گزارش خبرنگاران بر اساس خبر رسیده، این برنامه به عنوان دومین جلسه یکشنبه های کتابخانه ملی با حضور اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، در در تالار نسخ خطی سازمان برگزار گردید.

برای بزرگداشت شهین اعوانی، غلامحسین ابراهیمی دینانی و شاپور اعتماد صحبت کردند.

غلامحسین ابراهیمی دینانی پس از خوانش بیتی از فردوسی که ز پاکی و از پارسـایی زن/ که هم غمگسار است و هم رایزن گفت: بین زن و مرد تفاوت هایی وجود دارد. اما در حکمت هم زن داشته ایم و هم مرد. حکمت و تفکر مونث و مذکر ندارد. حکمت هر کجا که باشد کار خود را می نماید. اما تعداد زیادی از بانوان نبوده اند که حکیم و عارف باشند. در این بین اما بانوان در حکمت به حدی رسیده اند که بعید می دانم آقایان به آن ها برسند.

او در ادامه به نقل داستانی از عطار نیشابوری پرداخت: عارفی تصمیم گرفت که پیاده به مکه برود و در هر فرسخ هزار رکعت نماز بخواند. وقتی این عارف به مکه رسید دید کعبه سر جای خود نیست و در این لحظه دید کعبه به جای خود بازگشته و یک علیا مخدره به سمت او می آید. نزدیک تر که شد دید آن بانو رابعه است. عارف به رابعه می گوید من در این سفر با پای پیاده در هر فرسخ هزار رکعت نماز خوانده ام. توچه نموده ای که کعبه به پیشواز تو آمده است. رابعه در پاسخ می گوید فرق من و تو در این است که تو با نماز آمده ای و من با نیاز. بانوی دیگری در این صندلی، حکیم ام کلثوم تبریزی است که سال های پیش کتابی از او خواندم و به عظمت او در حکمت پی بردم. باید گفت چه فرهنگ مظلومی داریم که چنین افرادی ناشناخته هستند. در غرب هم البته بانوی حکیم فراوان داریم که یکی از آنها یک ابن سیناشناش آمریکایی است.

او سپس در تجلیل از شهین اعوانی گفت: او حکمیه ای است که فلسفه را هم خیلی خوب می داند. پس از انقلاب تاکنون هم به خوبی انجمن حکمت و فلسفه را مدیریت نموده و در آن جا نقش داشته است.

در ادامه شاپور اعتماد پشت تریبون حاضر شد و گفت: برای من مایه مباهات است که یک عمر زیر سایه خانم اعوانی در انجمن حکمت و فلسفه حضور داشتم و به 35 سال می رسد که با او مانوس بوده ام. او پلی بود برای اتصال انجمن حکمت و فلسفه پیش و پس از انقلاب. اما من درباره نقش زنان و مردان، دکارتی می اندیشم. برای بیان برمی گردم به به بیان فلسفی او؛ زیرا در فلسفه او، تعریف انسان در تفکر است و تمایز اساسی میان فکر و جسم قائل می گردد. اعوانی اما سال ها کوشیده و کوشش نموده تا در اقبال زنان به فلسفه در ایران، نقش محوری ایفا نماید و قدم هایی که برداشته موثر بوده و هم اکنون، زنان فیلسوفی در انجمن حکمت و فلسفه داریم که به آنها افتخار می کنیم.

او اضافه نمود: اعوانی تجهیزاتی برای پیشرفت داشته است؛ قسمت رسمی آن شامل شاگردی در محضر دکتر داوری اردکانی، دکتر اعوانی، دکتر ابراهیمی دینانی و دکتر محقق داماد است و ناوگان غیررسمی اش هم شامل استادانی چون دکتر موحد و دکتر معصومی همدانی می گردد و البته حُسنش آن بوده که به نتیجه مطلوب رسیده که از جمله همکاری اش با انجمن حکمت و فلسفه در سال های پس از انقلاب است و البته کوشید تا انجمن نه تنها در سطح ملی تثبیت گردیده، بلکه ارتباط قابل توجه بین المللی هم برقرار کند. نقش او در انجمن چنان کلیدی است که وقتی برای ادامه پژوهش به آلمان رفته و مستقر هم گردیده بود، به سبب مسائلی و مشکلاتی، به او متوسل شدیم و خواهش کردیم که برگردد و فداکاری کرد، همت کرد و برگشت.

شهین اعوانی نیز از برگزاری این نشست و گردآوردن اهل قلم و فرهنگ تشکر کرد و گفت: انجمن حکمت و فلسفه مانند هر موسسه ای، فراز و فرود دارد وامیدوارم موسسه به روزهای درخشان خود بازگردد و بماند و شکل جهانی خود را بازیابد. من هم کوشش دارم بتوانم خدمتی به اهل فلسفه در آنجا بکنم.

سپس علی اشرف صادقی درباره محمود عابدی سخن گفت؛ او از نزدیک به 40 سال دوستی یاد و اظهار کرد: از قبل به او ارادت دوادور داشتم اما پس از آشنایی نزدیک، به مراتب فضل او پی بردم. با هم بسیار سفر کردیم و هرکس را می خواهید بشناسید، با او سفر کنید. عابدی محققی پرکار، سختکوش، دقیق و توانا است و آثار زیادی را ازجمله نفحات الانس جامی، کشف المحجوب جلابی هجویری، کلمات علّیه مکتبی شیرازی و روضه الانوار خواجوی کرمانی همراه با تعلیقات و حواشی تصحیح کرد و همه آنها گرانسنگ و ارجمندند به طوری که هریک نسخه ناسخه شدند و نمونه های پیشین را از دور خارج کردند.

وی ادامه داد: عابدی افزون بر عرفان پژوهی، یک حافظ شناس هم هست و مقالات مهمی درباره دیوان حافظ نوشته است. در گروه تصحیح متون فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چند اثر در دستور کار است که اگر مورد تصحیح قرار بگیرند، الگو خواهند بود و عابدی سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی و دیوان قطران تبریزی را در دست دارد. او در تصحیح، دقت بسیار دارد و هرچه به او فشار می آورند که کار را زودتر تمام کند، تسلیم نمی گردد. محمود عابدی، مردی مومن و معتقد است و خُلق و خوی آرام و نرمی دارد. دارای فضایل بسیار است و رفتارش با دانشجویان و همکاران زبانزد است و البته هیچ انتها نامه به اصطلاح عامیانه آبکی از زیر دست او رد نگردیده است.

همچنین محمود عابدی با اشاره به این نکته که تصور می نماید زاده شدنش چندان بیهوده نبوده است، به نکاتی درباره کتابخانه ها پرداخت و گفت: بخش زیادی از عمر من در کتابخانه ها ازجمله کتابخانه ملی در جست وجوی نسخه ها سپری گردیده است. اما کتابخانه های بزرگ ما به کتاب شناس مرجع نیاز دارند تا بداند چه کتابی در کجای کتابخانه وجود دارد و مراجعان را هدایت کند. نه اینکه کتابدار کتابخانه حتی نداند فلان کتاب را دارد یا نه و حتی نام کتاب را هم نتواند بخواند. نکته دیگر آنکه در جامعه مان شخصیت هایی داشته و داریم که از مفاخر فرهنگ و ادب ما هستند. آثاری داشته اند و کتاب هایی نوشته اند که بارها چاپ گردیده است. اما چاپ هایی از آن آثار عرضه می گردد که مغلوط و مشوش است. لازم است تا بر روند چاپ آثار نظارت گردد. چون ما می دانیم که یک مصحح حتی برای یک کلمه چه وقت و توانی را صرف می نماید تا به درست آن برسد. جامعه ما نیاز به مرجعی دارد تا انتشار را تحت نظر داشته باشد.

در ادامه مراسم کاوه میرعباسی و غلامرضا امیرخانی از مهدی غَبرایی گفتند.

غلامرضا امیرخانی با ذکر یک خاطره از همکاری با مهدی غبرایی گفت: در سال 1373، زمانی که در یکی از کتابخانه های شهرداری تهران سمتی داشتم فردی به آن جا مراجعه کرد. آن شخص وقتی خود را معرفی کرد و یاد برخی از کارهای ترجمه او افتادم گفت: مدتی است داغدار برادرم هستم و به دنبال جای دنجی برای کار هستم. در طول همکاری با غبرایی متوجه شدم در زمان ترجمه کتاب، واقعا با کتاب زندگی می نماید.

او با بیان اینکه آثار غبرایی یک گنجینه است، گفت: همه آثار او از نویسندگان مختلف مانند هاروکی موراکامی، خالد حسینی و... نشان دهنده کارنامه درخشان او است.

در ادامه، کاوه میرعباسی در سخنانی گفت: غبرایی نام آشناتر از آن است که نیاز به تعریف داشته باشد. اما با توجه به سابقه دوستی 20 ساله من با او شاید نکاتی را بدانم که هرکسی آنها را نداند.

او در ادامه با بیان اینکه غبرایی بیش از 40 سال است که در حوزه ترجمه فعالیت دارد گفت: همه کارهای او از روی عشق انجام گردیده است اما شخص غبرایی به نویسندگان آسیا و آفریقا علاقه خاصی دارد. نام برخی نویسندگان به نام او گره خورده است و خیلی از نویسندگان را او معرفی نموده و باعث گردیده است که با ما ادبیات آنها آشنا شویم.

میرعباسی اضافه نمود: یکی از نکاتی که در زندگی هر کسی مهم است این است که اگر منبع درآمد و کار با عشق باشد یک موهبت است و این موضوع درباره غبرایی وجود دارد. نکته دیگر که باید به آن اشاره کنم این است که وقتی درباره یک مترجم خوب صحبت می کنیم او باید توان ترجمه به هر دو شکل برگردان را داشته باشد. غبرایی علاوه بر این توانایی، در حوزه های مختلف مانند سینما، نقاشی، موسیقی، تاریخ و... علاوه بر علاقه، تخصص هم دارد و این موضوع باعث گردیده توانمندی اش در این حوزه دوچندان گردد.

مهدی غبرایی در این نشست ضمن خوشحالی از برگزاری این آیین و قدردانی از کتابخانه ملی گفت: امیدوارم که بتوانم تعداد کتاب های ترجمه گردیده خودم را به عدد صد برسانم.

او در ادامه ضمن گله مندی از برخی برخوردها گفت: صراحتا اعلام می کنم به جای اینکه وسایلی را فراهم نمایند تا بی دغدغه و با آسودگی خاطر کار کنیم مرتب در حال اشکال تراشی هستند.

این مترجم گفت: سه جلد ترجمه گردیده بنده از موراکامی سه سال مانده است، در حالی که برای هر جلد این کتاب بیش از یک سال و نیم وقت صرف گردیده و جالب است که ارشاد برای هر جلد بیش از 50 مورد حذفی داده است.

او اضافه نمود: نزدیک به چهار ماه است برای گفت وگو و حل برخی مشکلات قرار است یکی از مدیران را ملاقات کنم اما ایشان حتی یک وقت ملاقات هم نداشته و تاکنون نیز هیچ نهاد دولتی نامی از من نبرده است و انگار که من اصلا وجود ندارم.

غبرایی اظهار کرد: از جوانی شیفته ادبیات شدم، به همین دلیل علاقه داشتم نویسنده شوم. بعد از مدتی به سمت سینما رفتم و بنا داشتم تا سینماگر شوم. اما شرایط به گونه ای رقم خورد تا مترجم شوم و در تمام این سال ها این علاقه و مطالعه درباره حوزه های مختلف مانند سینما ادبیات و... به کمک من در ترجمه آمده است.

در انتها، در پاسداشت مقام علمی جمشید کیانفر، رضا شعبانی و سیدعلی آل داود از او یاد کردند.

سیدعلی آل داود حرفه و هنر اصلی جمشید کیانفر را تاریخ قاجار دانست و اظهار کرد: او مورخ پرکاری است و کتاب هایی که تصحیح نموده در حیطه تاریخ قاجار است. جز تصحیح آثار دوره قاجار مانند روضه الصفا، مقالاتی هم در این باره نوشته که هریک در نوع خود، موضوع تازه ای را مطرح نموده و در مجلاتی چون نشر دانش چاپ گردیده است. همچنین چند نشریه آن دوره را که نایاب بوده بازنشر نموده و بر هریک، مقدمه مفصلی هم نوشته است.

او اعلام کرد: اگر می خواهیم تحولات جهان امروز را بشناسیم، باید تاریخ قاجار را خوب بدانیم. چون تا تاریخ 200 سال گذشته را ندانیم، نمی توانیم به تحلیل درستی از شرایط امروز ایران برسیم. این در شرایطی است که اغلب تحلیلگران سیاسی کمترین اطلاعی از تاریخ آن دوره ندارند و خدمات علمی کیانفر از این منظر مهم است و آثاری که منتشر نموده برای غیرمورخان هم منبع ارزشمندی به حساب می آید.

سپس رضا شعبانی، کیانفر را شخصیتی حلیم، سلیم، علیم، خلیق، کریم و شریف دانست و گفت: پس از سال ها تحصیل و تدریس، خود را وامدار شخصیت متین او می دانم. کیانفر عزیز و مهربان است و البته معتقد به علم. اما چیزی که قدر و قیمت او را در جامعه بالا می برد، اعتقاد جازم به علم است و حتی یک کتاب از او هم نبوده که از آن محظوظ نگردیده باشم.

انتها بخش این برنامه هم، سخنان جمشید کیانفر بود که پس از خواندن دو بیت از ملک الشعرای بهار که: بگفتا من گلی ناچیز بودم / ولیکن مدتی با گل نشستم// کمال همنشین در من اثر کرد/ وگرنه من همان خاکم که هستم، اعلام کرد: من هنوز در محضر استادان شاگردی می کنم و الفبای شاگردی را نیاموخته ام. می گویند اگر برای کسی بزرگداشت برگزار گردید، حتما بوی الرحمنش بلند است اما من البته کار ننموده بسیار دارم.

در این دورهمی، چهره هایی چون احمد سمیعی گیلانی، علی بهرامیان، محمدحسین ساکت، مسعود جعفری جزی، شهرام پازوکی، اکبر ثبوت و حسن بلخاری نیز حضور داشتند.

encaria.ir: انکاریا: وبلاگ فناوری و تکنولوژی

namasho.com: نماشو: طراحی سایت، سئو و بهینه سازی وبسایت

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 17 آذر 1400 بروزرسانی: 17 آذر 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 919

به "گزارش بزرگداشت اعوانی، عابدی، غبرایی و کیانفر" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "گزارش بزرگداشت اعوانی، عابدی، غبرایی و کیانفر"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید